ترجمه مقاله

شیر برف

گویش گنابادی

واژه بستنی که شکل اصلی آن پئیستهنی (پئیس=شیر+تهن=یخ+ی=پسوند نسبت) است به معنای شیر یخزده یا برفشیر است همانطور که آنرا در افغانستان شیریخ و در تاجیکستان یخماس و در انگلستان icecream و در سنسکریت برفشیر पयोहिम payohima مینامند. در سنسکریت لغت پئیس به معنای شیر به شکل payas पयस् و لغت تهن به معنای یخ برف یخزده snow frost ice به شکل तुहिन tuhina ثبت شده است. یکی از جشن هایی که در گناباد باستان وجود داشت ، جشن بخشایش گناهان در آیین گبری بود.این جشن در فصل زمستان برگزار میشد و مصادف با بارش سومین برف زمستانی بود. در آیین گبری اعتقاد بر این بوده که برف اول و دوم نماد گناهان و گناهکاری های بشر میباشد و برف سوم برف تطهیر و پاکسازی آدم از گناهان سال گذشته است.برف و باران نباریدن در زمستان را نشانه خشم و نفرین خدایان از گناهکاری های سنگین بشر و روی برگرداندن آنها از بشر میدانستند. در حد فاصل ریختن سه برف ارتو (گبر اعظم ، پیر موءبدان ، مسئول برقراری ارتباط انسانها با نورگاه دیو(خدا) ، خادم خدایان) به اجرای مراسم مذهبی و آیینی دعا میپرداخت و در صبحگاه ریزش برف سوم مردمان از خانه ها به بیرون ریخته و پس از نیایش توسط ارتو به جشن و خوشگذرانی و رقص میپرداختند.یکی از خوراکی های آیینی که در این مراسم استفاده میشد و وجهه مذهبی داشت ، مخلوط برف و شیره بوده که برف شیر گفته میشده و اعتقاد بر این بوده که میل کردن آن پاکی آسمانها از گناه را در وجود انسان جای داده و گناهان شخص را میشوید. برف اول را برف کلاغ و برف دوم را برف گنجشک گویند که این برداشته از نوع فضولات این دو و میزان کثیفی آنهاست، و همچنین کلاغ ها و گنجشک ها مقدار زیادی برف میخورند و این باعث کثیفی برف با منقار و فضولات آنها میشود..برف شیر پدر بستنی های سنتی و مدرن میباشد.
ترجمه مقاله