ترجمه مقاله

رقیع

فرهنگ فارسی معین

(رَ) [ ع . ] (ص .) 1 - کسی که وصله کند، آن که پینه دوزد. 2 - آن که نویسد، رقعه نویس . 3 - احمق ، گول .
ترجمه مقاله