ترجمه مقاله

کرسی

فرهنگ فارسی معین

(کُ رْ یّ) [ ع . ] (اِ.) 1 - سریر، تخت . ج . کراسی . 2 - فلک هشتم . 3 - درس تخصصی یک استاد دانشگاه . 4 - دندان هایی که پس از دندان های نیش قرار دارند. ؛ حرف خود را به ~نشاندن سخن خود را تحمیل کردن .
ترجمه مقاله