ترجمه مقاله

کس

فرهنگ فارسی معین

(کَ) 1 - (اِ.) شخص ، مردم ، ذات . 2 - (مبهم ) شخص مبهم . 3 - فردی ، احدی . 4 - یار، رفیق ، همدم . 5 - خویش ، خویشاوند. 6 - مرد، جوانمرد.
ترجمه مقاله