ترجمه مقاله

کلند

فرهنگ فارسی معین

(کُ یا کَ لَ) (اِ.) 1 - آلتی که بدان زمین را کَنَند، کلنگ . 2 - هر چیز ناتراشیده . 3 - چوبی که بر قلادة سگ بندند.
ترجمه مقاله