ترجمه مقاله

آبستن

فرهنگ فارسی معین

(بِ تَ) (ص .) = آبستان : 1 - حامله ، باردار. 2 - پنهان ، پوشیده . ؛~شب ~ است (کن .) وقوع حوادث تازه محتمل است .
ترجمه مقاله