ترجمه مقاله

آب بند

فرهنگ فارسی معین

(بَ) (ص . اِمر.) 1 - سَّد. 2 - کسی که ماست و پنیر و مانند آن را درست می کند. 3 - کسی که تَرَک ظروف شکسته را می گرفت .
ترجمه مقاله