ترجمه مقاله

آلبالو گیلاس چیدن

فرهنگ فارسی معین

(دَ) (مص ل .) مجازاً صفتی برای چشم وقتی که نگاه می کند، ولی نمی بیند. حالتی برای چشم شخصی که مواد نشئه زا مصرف کرده .
ترجمه مقاله