ترجمه مقاله

انگشتانه

فرهنگ فارسی معین

(اَ گُ نِ یا نَ) (اِ.) 1 - ابزار فلزی ، قالب سرِ انگشت ، به هنگام دوختن چیزی بر سر انگشت می گذارند تا ته سوزن در انگشت فرو نرود. 2 - گلی است زینتی از تیرة میمون شبیه انگشتانه دارای رنگ های مختلف ، برگ هایش بسیار تلخ و دارای مادة سمی شدیدی است که از آن ماده ای به نام دیژیتال می گیرند.
ترجمه مقاله