ترجمه مقاله

تاش

فرهنگ فارسی معین

[ تر. ] (اِ.) 1 - یار، دوست . 2 - در فارسی پسوندی است که در آخر برخی واژه ها معنای «هم » می دهد. مانند: خیلتاش = همقطار.
ترجمه مقاله