ترجمه مقاله

ثقل

فرهنگ فارسی معین

(ثِ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) گران شدن . 2 - ظاهر شدن آبستنی زن . 3 - (اِمص .) سنگینی ، گرانی . 4 - (اِ.) رخت و بار و بنة مسافر. 5 - کالای خانه . 6 - گناه ، اثم . 7 - گنج زمین . 8 - دفینة زمین . ؛ ~ سامعه سنگینی گوش . ؛ ~ معده سوء هاضمه . ؛ قوة ~ قوة جاذبة زمین . ؛ مرکز ~ نقطه ای است که همة قوة جاذبه وارد از زمین در آن جا تمرکز یابد.
ترجمه مقاله