ترجمه مقاله

جلد

فرهنگ فارسی معین

(جِ) [ ع . ] 1 - پوست . 2 - چیزی که کتاب ، دفتر و مانند آن را پوشش دهد، جلد کتاب ، جلد دفتر. ؛ توی ~ کسی رفتن کسی را وسوسه کردن و از کاری منصرف ساختن یا به کاری برانگیختن .
ترجمه مقاله