ترجمه مقاله

حاکم

فرهنگ فارسی معین

(کِ) [ ع . ] (اِ. ص . اِفا.) 1 - فرماندار، والی . ج . حکام . 2 - قاضی ، داور. 3 - آن که بر دیگران حکومت کند. ؛~ شرع عالمی روحانی که بر امور شرعی مردم حکومت کند.
ترجمه مقاله