ترجمه مقاله

حقوق

فرهنگ فارسی معین

(حُ) [ ع . ] (اِ.) جِ حق . 1 - راستی ها، درستی ها. 2 - وظایف ، تکالیف . 3 - در فارسی به معنای دستمزد. 4 - مجموعة قوانین ، قواعد و رسوم لازم الاجرایی که به منظور استقرار نظم در جوامع انسانی وضع یا شناخته شده است . ؛ ~ اجتماعی مجموعة حقوق فرد در پیوند با اجتماع . ؛ ~ بازنشستگی حقوقی که کارمند یا کارگر در دوران بازنشستگی می گیرد. ؛ ~ بشر مجموعة حقوق و اختیاراتی که به یک شخص به عنوان انسان و بدون در نظر گرفتن نژاد، ملیت ، تابعیت یا جنس او داده می شود. ؛ ~ بین الملل شاخه ای از علم حقوق که از قانون های حاکم بر روابط کشورها گفتگو می کند.
ترجمه مقاله