ترجمه مقاله

حق گو

فرهنگ فارسی معین

(ی ) (حَ) [ ع - فا. ] (ص فا.)1- حقیقت - گوی ، راست گوی . 2 - مرغ حق ، مرغ شباویز.
ترجمه مقاله