خشتفرهنگ فارسی معین(خِ) (اِ.) 1 - آجر خام . 2 - نیزة کوچک . 3 - یکی از نقش های چهارگانة ورق بازی . ؛~ در آب زدن کنایه از: کار بیهوده کردن .