ترجمه مقاله

خلم

فرهنگ فارسی معین

(خِ) (اِ.) 1 - خلط غلیظی که از بینی آدمی و جانوران ریزد؛ آب بینی ستبر. 2 - گل تیرة چسبنده .
ترجمه مقاله