ترجمه مقاله

خود

فرهنگ فارسی معین

(خُ) [ په . ] (ضم .) 1 - ضمیر مشترک که در میان متکلم ، مخاطب و غایب مشترک است و همیشه مفرد آید. 2 - شخص ، ذات ، وجود.
ترجمه مقاله