ترجمه مقاله

داو زدن

فرهنگ فارسی معین

(زَ دَ) (مص ل .) 1 - به نوبت خود بازی کردن . 2 - ادعای امری کردن . 3 - نقش نشستن به مراد، به هدف رسیدن .
ترجمه مقاله