ذبحفرهنگ فارسی معین(ذُ بَ) [ ع . ] (اِ.) 1 - گزر دشتی ، زردک صحرایی . 2 - نوعی قارچ ، قسمی سماورغ . 3 - گیاهی است شیرین و آن را گلی سرخ است و شترمرغ خورد.