ترجمه مقاله

ذوق

فرهنگ فارسی معین

(ذُ) [ ع . ] 1 - (مص م .) چشیدن . 2 - (اِمص .) چشایی . 3 - در فارسی نشاط ، بشاشت ، خوشی . 4 - علاقه و استعداد برای یادگیری . 5 - لذت . 6 - اولین مرحله از مراحل شهود. ؛~ کسی را کور کردن او را دلسرد و بی علاقه کردن . ؛تو ~ زدن الف - ناخوشایند بودن . ب - تولید نفرت کردن . ج - حال کسی را گرفتن . ؛~ و شوق علاقه و اشتیاق فراوان .
ترجمه مقاله