ترجمه مقاله

رستم

فرهنگ فارسی معین

(رُ تَ) [ په . ] 1 - (اِ.) جهان پهلوان ایران از مردم زابلستان که دارای قدرتی فوق بشری بود. 2 - (ص .) شجاع ، دلیر، پهلوان . ؛~ و یک دست اسلحه کنایه از: تنها وسیله یا امکان موجود.
ترجمه مقاله