ترجمه مقاله

زرت

فرهنگ فارسی معین

(زِ) 1 - (اِ.) زرشک . 2 - (ق .) (عا.) به طور ناگهانی ، غفلتاً. ؛ ~ و زورت (کن .) سخن یاوه و بیهوده .
ترجمه مقاله