ترجمه مقاله

سوخته

فرهنگ فارسی معین

(سُ خْ تِ) (ص مف .) 1 - هر چیز آتش گرفته ، محترق . 2 - مجازاً آزار کشیده ، محنت رسیده از حوادث دوران یا عشق .
ترجمه مقاله