ترجمه مقاله

سیاه درخت

فرهنگ فارسی معین

(دِ رَ) (اِمر.) 1 - درختچه ای از تیرة عناب ها که برگ هایش در شاخه های جوان متقابل و دندانه دار است . گل هایش خوشه ای و به رنگ زرد مایل به سبز است . میوة این گیاه به بزرگی یک نخود و طعمش تلخ و نامطبوع است . از میوة آن شیره ای به نام شیرة نرپرن می گیرند که مسهلی است قوی . 2 - درختی که میوه دهد؛ بارور.
ترجمه مقاله