ترجمه مقاله

طلا

فرهنگ فارسی معین

(طَ) [ ع . ] (اِ.) 1 - زر؛ فلزیست زرد رنگ گران بها و کمیاب که بسیار شکل پذیر، چکش خوار و قابل تورق و مفتول شدن می باشد. در مجاورت آب و هوا نیز زنگ نمی زند. 2 - مجازاً گران بها، نایاب .
ترجمه مقاله