ترجمه مقاله

عازم

فرهنگ فارسی معین

(زِ) [ ع . ] (اِفا.) 1 - قصد کننده ، اراده کننده ، کوشش کننده . 2 - در فارسی : مسافر، رونده .
ترجمه مقاله