ترجمه مقاله

فراخ

فرهنگ فارسی معین

(فَ) [ په . ] (ص .) 1 - گشاد، وسیع . 2 - پهناور، گسترده . 3 - بسیار فراوان . 4 - مسرور، شادمان . 5 - آسوده .
ترجمه مقاله