ترجمه مقاله

فرهانج

فرهنگ فارسی معین

( ~ .) (اِ.) 1 - شاخة بزرگی که از درخت ببرند تا شاخه های دیگر برآید. 2 - شاخة درختی که به درخت دیگر پیوند کنند. 3 - شاخة درخت انگوری که آن را در زمین کنند و از جای دیگر تتمة آن را بر آرند؛ عکیس .
ترجمه مقاله