ترجمه مقاله

فلک

فرهنگ فارسی معین

(فَ لَ) (اِ.) فلکه ، چوبی که در وسط آن ریسمان کوتاهی بسته شده بود که پای مجرم را در آن می بستند و می زدند.
ترجمه مقاله