ترجمه مقاله

قار

فرهنگ فارسی معین

(رّ) [ ع . ] (اِفا.) قرارگیرنده ، ثابت . (?(قاراشمیش [ تر. ] (ص .) درهم و برهم ، هرج و مرج .
ترجمه مقاله