ترجمه مقاله

ماضی

فرهنگ فارسی معین

[ ع . ] (اِفا.) 1 - گذشته (زمان ). مق حال ، مستقبل (آینده ). ضح - فعلی است که بر زمان گذشته دلالت کند: رفتم ، نوشتم . گفت و آن شامل اقسام مختلف است . 2 - در گذشته ، مرده . 3 - برنده ، قاطع . 4 - مرد رسا در امور، کاربر.
ترجمه مقاله