ترجمه مقاله

مان

فرهنگ فارسی معین

[ په . ] 1 - (اِ.) اسباب و اثاثیه خانه . 2 - مثل و مانند. 3 - خانه . 4 - (پس .) به صورت پسوند در کلمات مرکب آید و به معنی محل ، جا و خانه : دودمان . 5 - در بعضی کلمات به معنی «منش » و «اندیشه » آید: شادمان ، قهرمان . 6 - از ریشه فعل اسم معنی (اسم مصدر) می سازد: زایمان ، سازمان . 7 - از مصدر مرخم اسم ذات می سازد: ساختمان . 8 - در ضمیر شخصی متصل اول شخص جمع : الف - در حالت اضافی (ملکی ): کتابمان . ب - در حالت مفعولی : گفتمان (به ما گفت ).
ترجمه مقاله