ترجمه مقاله

مجحوف

فرهنگ فارسی معین

(مَ) [ ع . ] (اِمف .) 1 - پاک ببرده ، فرا رفته از روی زمین . 2 - در علم عروض جحف آن است که «فاعلاتن » را خبن کنند تا «فعلاتن » بماند، آنگه فاصله از آن بیندازند «تن » بماند؛ «فع » به جای آن بنهند و «فع » چون از «فاعلاتن » خیزد آن را مجحوف خوانند.
ترجمه مقاله