ترجمه مقاله

مرداس

فرهنگ فارسی معین

(مَ) [ ع . ] (اِ.) 1 - سر، رأس . 2 - سنگ - کوب . 3 - سنگی که به ته چاه اندازند تا معلوم شود که آب دارد یا نه .
ترجمه مقاله