ترجمه مقاله

مسدد

فرهنگ فارسی معین

(مُ سَ دَّ) [ ع . ] 1 - (اِمف .) استوار شده ، محکم شده . 2 - (ص .) مرد راست و درست . 3 - امر راست و درست و استوار.
ترجمه مقاله