ترجمه مقاله

مقترح

فرهنگ فارسی معین

(مُ تَ رِ) [ ع . ] (اِفا.) 1 - آن که بدون لیاقت و لزوم و به ابرام پرسش کند. 2 - آن که بی اندیشه شعر گوید و خواند. 3 - آن که از خود چیزی نو آورد. 4 - آن که مطلبی را پیشنهاد کند تا مورد بحث دانشمندان قرار گیرد.
ترجمه مقاله