ترجمه مقاله

منجل

فرهنگ فارسی معین

(مِ جَ) [ ع . ] (اِ.) 1 - ابزاری که با آن گیاه را درو کنند، داس . ج . مناجل . 2 - نیزه ای که زخم فراخ وارد آورد. 3 - کشت درهم پیچیده .
ترجمه مقاله