ترجمه مقاله

منفسخ

فرهنگ فارسی معین

(مُ فَ س ) [ ع . ] (اِفا. ص .) فسخ شده ، برانداخته شده ، لغو شده (عهد، بیع ، نکاح و جز آن ها).
ترجمه مقاله