ترجمه مقاله

منفی

فرهنگ فارسی معین

(مَ) [ ع . ] (اِمف .) 1 - نفی کرده شده ، دور کرده شده . 2 - نیست شده . 3 - تبعید شده (از شهر خود). 4 - سخنی که در آن حرف نفی باشد (دستور). 5 - دارای حالت نفی ، مخالفت یا رد و انکار. مق مثبت .
ترجمه مقاله