ترجمه مقاله

منقض

فرهنگ فارسی معین

(مُ نَ قَ ضّ) [ ع . ] (اِفا. ص .) 1 - سواری که بر دشمن هجوم آورد. 2 - بازی که از هوا بر شکار فرود آید. 3 - دیوار افتاده یا دیواری که نزدیک افتادن باشد. 4 - ستارة از هوا فرود آمده .
ترجمه مقاله