ترجمه مقاله

ناظر

فرهنگ فارسی معین

(ظِ) [ ع . ] (اِفا.) 1 - نظرکننده ، بیننده . 2 - کسی که بر کاری نظارت و رسیدگی می کند. 3 - مباشر، کارگزار. ج . نظار.
ترجمه مقاله