ترجمه مقاله

نم کرده

فرهنگ فارسی معین

(نَ. کَ دِ) (ص مف .) 1 - رطوبت کشیده ، اندکی آب زده . 2 - (کن .) (عا.) رفیقه ، معشوقه .
ترجمه مقاله