ترجمه مقاله

پاشنه

فرهنگ فارسی معین

(نِ) [ په . ] ( اِ.) 1 - بخش عقب پای آدمی ، پاشنا، عقب . 2 - قسمتی از کفش که پاشنه روی آن قرار می گیرد. 3 - قسمتی از در که در روی آن می چرخد. 4 - استخوانی درشت و کوتاه که تکیة آدمی و دیگر حیوان هنگام ایستادن بر آن باشد. ؛ ~ در خانة کسی را درآوردن کنایه از: به ستوه آوردن وی به سبب مطالبة طلبی یا خواهشی . ؛ ~ کفش را ور کشیدن کنایه از: مهیای انجام دادن کاری شدن .
ترجمه مقاله