ترجمه مقاله

پندش

فرهنگ فارسی معین

(پُ دَ) (اِ.) = پند. پندک . پنجش : (اِ.) گلولة پنجة حلاجی کرده ؛ پنجک ، بند، بندک ، باغنده ، گلوج پنبه .
ترجمه مقاله