ترجمه مقاله

کان

فرهنگ فارسی معین

[ په . ] (اِ.) جایی که از آن فلزات و شبه فلزات استخراج کنند، معدن . ؛ ~ به گوهر کردن کنایه از: به نوایی رسیدن .
ترجمه مقاله