ترجمه مقاله

کسته

فرهنگ فارسی معین

(کُ تَ یا تِ) 1 - (اِمف .) کوفته ، کوفته شده . 2 - (اِ.) غلة کوفته که هنوزش پاک نکرده باشند یعنی از کاه جدا نشده باشند. 3 - گیاه سرخ مرد، عصی الراعی ، هفت بند.
ترجمه مقاله