ترجمه مقاله

کشکین

فرهنگ فارسی معین

(کَ) 1 - (ص نسب .) منسوب به کشک . 2 - (اِمر.) نان جو، کشکینه . 3 - نانی که از آرد باقلا و نخود و گندم و جو درهم آمیخته پزند.
ترجمه مقاله