ترجمه مقاله

کیر

فرهنگ فارسی معین

(اِ.) اندام تناسلی نر به ویژه انسان که ادرار و منی از طریق سوراخی در سر آن دفع می شود، نره ، ذکَر، قضیب . ؛به ~ گاو زدن در پخش مالی یا چیزی اسراف کردن .
ترجمه مقاله