ترجمه مقاله

ابتدا

فرهنگ فارسی معین

(تِ) [ ع ابتداء. ] (مص ل .) (اِ.) 1 - شروع و اول هرکار و هرچیز، آغاز، نخست . اول ، مبداء. مق انتها. 2 - آغاز کردن ، شروع کردن . 3 - در علم نحو عاری کردن لفظ از عوامل لفظی برای اسناد. ؛~ به ساکن الف - آوردن کلمه ای که حرف اول آن ساکن باشد. ب - بی مقدمه ، ناگهانی .
ترجمه مقاله